پروانــ♥ـ

...تب عشق

پروانــ♥ـ

...تب عشق




بوسه ی پنهانی ات را هم گرفتی، پس برو

آخرین قربانی ات را هم گرفتی، پس برو


میزبان درد دل هایت دل من بود... من!

شب به شب مهمانی ات را هم گرفتی، پس برو


اشک من از شانه تا پای تو را پوشانده بود؛

جامه ی بارانی ات را هم گرفتی، پس برو


خوب بازی دادی این بازیگر بیچاره را!

صحنه ی پایانی ات را هم گرفتی، پس برو



+مخاطب نداریم...شاید خاطرش را داشته باشیم اما خودش را نه:)

+من در طلب "تو" از  "او" جاماندم...باشد تا بفهمد...!!

+راه مانده...

+یا اقرب من کــــــل قریــــب...


  • پروانـــــه بانو

نظرات  (۵)

باشد بنای خیری
به یاد و بوی او...
  • الفــ میمــ
  • خوشحالم که خاطرش شاید باشد اما خودش نه!
    به امید ان روز که خاطرش را هم به خاطر نیاوری عزیزترینم
    چه خوش اتاقکی ساختی خواهرم:)دوستش میدارم:)
    پاسخ:
    ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 

    +ممنون  عزیز دل
    اونم تو رو دوست دارره:)قربون شما...
    +خاطر که باید باشه نه؟!
    قشنگ بود
    لعنت به خاطرش :) 
    همین!
    پاسخ:
    همین و همــین و همـــین!!
  • آهِ با مَد . . .
  • خاطرش ....!
    حیف که خاطرش ...

    پاسخ:
    :(((.






    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی